Love Poems |
همه ی این نوشته ها با قلم دل خود نوشتم
وبر صفحه ی روزگار خود حک کردم
چرا همیشه دل بستن آغاز دل شکستن است
ولی دل شکستن پایان تنهایی نیست؟
فرق بین رسیدن ونرسیدن فقط یک حرف است(ن)
اما تاوانش شکستن دل است. که اگر شکست دیگر شکسته.......
وبر صفحه ی روزگار خود حک کردم
چرا همیشه دل بستن آغاز دل شکستن است
ولی دل شکستن پایان تنهایی نیست؟
قصه ی ما آدما با عشق شروع میشه
ولی چرا در بین آدما عشق معنی ندارد
و فقط اسمی ست که بر زبان می آورند وهیچ اعتقادی بدان ندارند.
زندگی قصه عجیبیه گاهی رسیدن وگاهی نرسیدن
گاهی رفتن وگاهی ماندن و سوختن!
گاهی به ظاهر رسیدن
اما اگر خوب نگاه کنی این رسیدن ها آغاز نرسیدن است.
فرق بین رسیدن ونرسیدن فقط یک حرف است(ن)
اما تاوانش شکستن دل است. که اگر شکست دیگر شکسته.......
خدایا به تو سپردمش . . !
فقط یه خواهش دارم . . !
یه روزی . . !
یه جایی . . !
بغل یه غریبه . . !
مسته مست . . !
بدجوری یاد من بندازش . . !
بگفتم خالقا یارب تو فکر کردی که من مستم؟ کجایی تو؟ چه هستی تو؟ چه میخواهی تو ازقلبم؟ تو از قلبم چه میجویی؟ تو فرعون را خدا کردی. تو شیرین را ز فرهادش جدا کردی. سپردی تیغ بر ظالم. به ان شیطان خونخوارت ظلم را عطا کردی سپس گفتی مشو کافر؟ فکر کردی من